جوان آنلاین:» هم مادر است و هم همسر و باید ۲۴ ساعته مشغول رتقوفتق امور خانه باشد، به همین خاطر هم نمیتواند در ساختار اشتغال کنونی جاافتاده در جامعه دستکم هشت ساعت خارج از خانه حضور داشته باشد تا سر ماه درآمدی کسب کند و به خانه بیاورد و با همسر و فرزندانش تقسیم کند. از سوی دیگر شرایط اقتصادی جامعه و دودو تا چارتای درآمد و هزینه اجازه نمیدهد در خانه بماند و صرفاً به خانهداری اکتفا کند. تنها راهکار باقی مانده این است که مانند مادر و مادربزرگ چرخ خیاطیاش را دوباره راه بیندازد و در ساعات خلوتبودن خانه و حضور بچهها در مدرسه یا زمانهایی که همه میروند تا بخوابند و بعد از انجام امور خانه و خانهداری اندک زمانی برایش باقی میماند، سراغ چرخ خیاطیاش برود و از طریق این شغل خانگی هم لباسها و وسایل مورد نیاز خودش و بچهها را بدوزد و هم کمکخرجی برای چرخاندن چرخهای اقتصاد خانواده باشد و مردش را برای نانآوربودن یاری دهد.
زن بودن کار سادهای نیست! وقتی یک زن همسر و مادر میشود، سختی کارش دوچندان است. ما خانمها اغلب باید مانند یک ابر قهرمان رفتار و در نقشهای متعدد و متنوعی ایفای نقش کنیم و بدرخشیم. صدالبته که فطرت، ذات و خلقت زن برای همین نقشآفرینیهای متعدد و متنوع شکل گرفته است و زنان به خصوص زنان مسلمان ایرانی توانستهاند به خوبی از پس ایفای این نقشهای چندگانه متنوع و گاهی حتی متضاد بربیایند و به عنوان الگوی مثالزدنی از زن عفیف، کنشگر و فعال مطرح باشند، به گونهای که ما توانستهایم در حوزه زنان به دنیا الگوی زن سوم را معرفی کنیم.
با وجود این، اما نمیتوان انکار کرد که وظیفه و نقشهای اصلی زنان که با خلقت آنها سازگاری دارد، همان نقشهای همسری و مادری است و خانهداری یکی از ارزشمندترین مسئولیتهایی است که زنان بر عهده دارند چراکه خانهداری به معنی انسانسازی است. به بیان دیگر نیروی انسانی مورد نیاز جامعه در خانه و از سوی همین زنان خانهدار است که تربیت میشود و پرورش مییابد. با وجود این از یک سو برخی تغییرات فرهنگی بر نقش مهم و تعیینکننده خانهداری زنان سایه افکنده و تلاش شده است خانهداری را تضعیف کند و بیارزش نشان دهد و از سوی دیگر چالشهای اقتصادی هم گاهی موجب میشود زنان ناگزیر باشند برای بهتعادلرساندن دخل و خرج خانه و خانواده از خانه خارج و شاغل شوند.
نامعادله خانهداری، مادری و اشتغال
قدر مسلم یک زن خانه به عنوان مدیر داخلی خانه و خانواده میتواند نظارت بهتری روی تربیت فرزندانش داشته باشد و برای اینکه تربیت بینقصی ارائه دهد، کمتر تحت فشار قرار میگیرد. در مقابل، اما زنان شاغل برای آنکه بتوانند نامعادله خانهداری، تربیت فرزند و حضور در محل کار و انجام مسئولیتهای اجتماعی را به سرانجام برسانند، گاهی وقتها تحت فشار روحی و کاری بسیار شدیدی قرار میگیرند. این مسئله و تحمل چالشهای حضور در محیط کاری که چندان هم با شرایط زنان به ویژه زنان متأهلی که مادر هم هستند جور نیست، میتواند موجب فرسایش روحی و جسمی زنان ما شود و به نوعی مادرشدن و فرزندآوری آنها را هم تحت تأثیر قرار دهد و موجب شود مادران شاغل علاوه بر اینکه برای فرزندآوری تعلل میکنند و گاه تا چندین سال بعد از ازدواج تمایل ندارند صاحب فرزند شوند، از سوی دیگر تعداد فرزندان این زنان را هم به یک یا نهایتاً دو فرزند محدود میکند؛ موضوعی که در نهایت خروجیاش را در وضعیت جمعیتی کشورمان میبینیم و از نزدیک لمسش کردهایم، اما راهکار مواجهه با این مسئله چیست؟
بدیهی است در این زمینه دو راهکار بیشتر پیش رو نداریم؛ نخست اینکه قوانین کار را برای زنان و به خصوص مادران به گونهای متناسب با شرایط و به شکلی منعطفتر طراحی کنیم. به طور نمونه مشاغل نیمهوقت، پارهوقت یا پروژهای که خانمها به خصوص مادران بتوانند زمانشان را خودشان مدیریت کنند و ملزم نباشند هشت ساعت در محل کار حضور داشته باشند و با زمان رفتوآمد و ترافیک دست کم ۱۰ ساعت از ساعات مفیدشان را از خانه و خانواده دور بمانند.
اما راهکار دوم رونقدادن به مشاغل خانگی است؛ مشاغلی که میتوانند هم درآمد مناسبی داشته باشند و هم نیازی به خروج زن از خانه و تحمل تبعات این خروج برای خودش و اعضای خانواده را در پی نداشته باشند.
کمک به چرخاندن چرخهای اقتصاد خانواده
شاید همه ما کموبیش در خانوادههایی بزرگ شده باشیم که مادر خانواده هرگاه احساس میکرد لازم است کمکخرج همسرش باشد، چرخ خیاطیاش را برپا میکرد یا میلبافتنیاش را از گوشه گنجه بیرون میآورد و برای دوستان، آشنایان و اقوام لباس میدوخت و میبافت و در ازای آن درآمدی کسب میکرد؛ همان بافتنیهای دستبافتی که هنوز هم گاهی میشود در میان لباسهای قدیمی در کمد یا ته انباری پیدا کرد و گاهی وقتها حتی هستند زنانی که همچنان سراغ کامواهای رنگارنگ میروند و با کمک میلههای فلزی آنها را در هم گره میکنند و به شکل بلوز یا ژاکتی درمیآورند و از دیدن این لباسهای دستبافت خودشان بر تن عزیزانشان لذت میبرند. همین لباسهای خانهدوز حتی اگر برای دیگران و در برابر درآمد و دریافت هزینه تولید نبود و برای خود اعضای خانواده بافته و دوخته میشود هم میتواند تا حدود زیادی در مدیریت هزینههای خانواده کمک کند و موجب صرفهجویی در اقتصاد خانواده شود.
عمل سلیقهای یا قوانینی که منعطف نیست؟!
طبق نتایج یک بررسی در ایران، سهم زنان از نیروی کار رسمی ۱۱درصد است و در حال حاضر ۱۴ میلیون زن خانهدار در کشور وجود دارد. از نگاه جامعهشناسی کار خانگی برای ایجاد مکانی قابل سکونت برای زندگی، تربیت فرزندان و ارائه خدمات به اعضای خانواده یکی از بهترین گزینههاست، به همین خاطر هم زنان بیشترین متقاضیان مشاغل خانگی هستند.
به گفته انسیه خزعلی، معاون امور زنان رئیسجمهور مشاغل خانگی در این دولت رشد بسیار خوبی داشته و ۸۰درصد مجوزهایی که داده شده مربوط به مشاغل خانگی بانوان بوده است.
معاون رئیسجمهور در امور زنان و خانواده با تأکید بر اینکه دولت، از کسبوکارهایی که در حوزه خانواده انجام میشود نیز حمایت میکند، خاطر نشان کرد: «۵ هزارمیلیارد تومان برای مشاغل خانگی در نظر گرفته شده که از این میزان ۳ هزارمیلیارد تومان استفاده شده است.»
به گفته خزعلی در برنامه هفتم برای اولین بار یک فصل به حوزه زنان و خانواده اختصاص داده شد و در حیطههای مختلف که نیاز به پشتیبانی از زنان و خانواده وجود دارد، مسائل آن احصا شد.
وی افزود: «قانون شغل منعطف نیز برای حمایت از زنان شاغل پیگیری شد. متأسفانه بعضی از قوانینی که وجود دارد سلیقهای به آنها عمل میشود.»، اما آیا واقعاً قوانین ما منعطف هستند و این سلیقه مجریان قانون است که موجب میشود نتوانیم برای اشتغال زنان به خصوص زنان متأهل و دارای فرزند برنامهریزی مناسبتری داشته باشیم و مانع از چالشهای شغلی و خانوادگی برای آنها شویم؟
ضرورت حمایت
زنان نیمی از اعضای جامعه را تشکیل میدهند، بنابراین نمیتوانیم منکر حضور و نقشآفرینی مفید آنها در عرصه اجتماع شویم، اما نباید فراموش کرد که وظیفه اصلی آنها همسری و مادری است.
بر این اساس باید در جهت حمایت از نقشآفرینی زنان در عرصه اجتماع قوانین و تسهیلات لازم از سوی دولت طراحی شود و برای این موضوع به اهرمهای قانونی قوی نیاز است. دادن حق اولاد بیشتر، افزایش مرخصی زایمان، دفاع از امنیت شغلی در برابر کارفرمایان، تقلیل ساعت کار زنان و حمایت از کار خانگی بخشی از مواردی است که به عنوان تسهیلات میتواند برای زنان شاغل در نظر گرفته شود؛ اتفاقی که در عمل شاهد آن نیستیم، البته اگر به آرشیو قوانین حوزه اشتغال برویم، متوجه خواهیم شد برخی حمایتهای قانونی از مادران شاغل وجود دارد، اما همانطور که معاون زنان و خانواده رئیسجمهور اشاره داشته، نحوه برخورد کارفرماها با این قوانین سلیقهای است و در سطح جامعه و در میان بانوان شاغل شاهد اجرای آنها نیستیم. مگر در موارد معدود و در برخی شرکتها و ادارات دولتی!
نگاهي به قوانين حمايتي خانواده و زنان شاغل
اصل دهم قانون اساسي ميگويد: از آنجا كه خانواده واحد بنيادي جامعه اسلامي است، همه قوانين و مقررات و برنامهريزيهاي مربوط بايد در جهت آسانكردن تشكيل خانواده، پاسداري از قداست آن و استواري روابط خانوادگي بر پايه حقوق و اخلاق اسلامي باشد.
در بند نهم «سياستهاي كلي نظام اداري» ابلاغي از سوي مقام معظم رهبري، توجه به استحكام خانواده و ايجاد تعادل بين كار و زندگي افراد در نظام اداري مورد تأكيد قرار گرفته است.
طبق آييننامه دوركاري مصوب سال1389 هم كه با استناد به اصل 138قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران با هدف افزايش بهرهوري، انعطاف كاري و كاهش حجم رفتوآمد كارمندان دولت و اثرات جانبي آن تصويب و ابلاغ شد، زنان و به ويژه مادران داراي فرزند خردسال براي دوركاري داراي اولويت هستند. بر اين اساس طبق ماده۴ اين آييننامه پس از تعيين فعاليتهاي قابل انجام از طريق طرح دوركاري و اعلام آن به كارمندان، انجام آن با درخواست كارمند و موافقت دستگاه يا پيشنهاد دستگاه و موافقت كارمند صورت ميپذيرد. در صورت وجود چند كارمند واجد شرايط متقاضي دوركاري، افراد معلول و زنان باردار يا داراي فرزند كمتر از شش سال از اولويت برخوردار خواهند بود.
قانون كاهش ساعات كار بانوان شاغل داراي شرايط خاص هم سال1395 تصويب و ابلاغ شد. بر اساس اين قانون ساعات كار هفتگي بانوان شاغل اعم از رسمي، پيماني و قراردادي كه موظف به 44ساعت كار در هفته هستند اما داراي معلوليت شديد يا فرزند زير شش سال تمام يا همسر يا فرزند معلول شديد يا مبتلا به بيماري صعبالعلاج هستند يا زنان سرپرست خانوار شاغل در دستگاههاي اجرایي موضوع ماده(۲۲۲) قانون برنامه پنجساله پنجم توسعه جمهوري اسلامي ايران مصوب ۱۳۸۹/۱۰/۱۵ و بخش غيردولتي اعم از مشمولان قانون كار و قانون تأمين اجتماعي بنا به درخواست متقاضي از دستگاه اجرایي مستخدم و تأييد سازمان بهزيستي كشور يا وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي يا دادگستري، 36ساعت در هفته با دريافت حقوق و مزاياي 44ساعت تعيين ميشود، بنابراين ميبينيم كه قوانين حمايتي در خصوص زنان شاغل وجود دارد، هر چند نيازمند تقويت و از آن مهمتر اجراست.